ابن خلدون دانشمندی با مهارت و تخصصهای فراوان و یکی از اولین اشخاصی بود که علم اجتماع و جامعه شناسی را بنیان نهاد. یکی از معروفترین آثار وی (مقدمة ابن خلدون) است که شهرت زیادی نزد فیلسوفان و دانشمندان قرن ۱۹ و حال حاضر پیدا کرد. یکی از نظریه های وی که جلب توجه زیادی می کند به ویژه در عصر حاضر و هر زمان دیگر، گردش نسل سخن می گوید.
« روزهای سخت، انسانهای قوی می سازند. انسانهای قوی، آسایش و رفاه می سازند. آسایش و رفاه، انسانهای ضعیف می سازند. انسانهای ضعیف، روزهای سخت می سازند »
این چرخه از ابتدای خلقت تا به حال وجود داشته و ما نیز همچنان این چرخش روزگار را در زندگی خود می بینیم. اثرها و واقعیتهای این نظریه را در جوامع مختلف و به ویژه در کشور خودمان شاهد هستیم سالهای جنگ و سختی های اول انقلاب، مردان و زنان قوی و سرسختی را برای ما ساختند و هر کدام از مردم به طریقی به دنبال ایجاد کار و آسایش و گذر از مشکلات بودند.
کارخانهها ساخته شد، راهها و جادهها ساخته شدند و این دقیقاً زمانی بود که کمی آسایش و رفاه به سراغ مردم آمد ولی همین مسئله، رانت را در کشور بیشتر کرد و به قولی آقا زاده ها از تلاش و زحمتهای پدران خود سوء استفاده کردند و غرق در رفاه و آسایش گشتند. آنها خوردند و بردند و روزهای سخت را فراموش کردند و این در حالی بود که مردم عادی با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کردند.
آسایشی که به وجود آمد، فساد را بیشتر کرد و فاصله طبقاتی را افزایش داد. در نتیجه دوباره روزهای سخت بازگشت و با آمدن بیماری فراگیر کرونا، همه سیستمها و برنامه ها را برهم زد. کلاً قواعد بازی تغییر کرد و زندگی گذشته را برهم زد، سوء استفاده ها بیشتر شد و در کل همه چیز به حداکثر رسید. حالا و بعد از این همه مشکلات، دنیا در حال دگرگونی است. انگار دنیا بعد از یک کابوس طولانی دوباره در حال بیدار شدن است. امیدوارم بعد از این سختی ها دوباره افراد قوی ساخته شوند و دنیایی پر از آسایش برایمان خلق کنند.
چرخه (گردش نسل) متوقف نمی شود
البته طبق نظریه ای که گفتم این چرخه ادامه دار است و بازهم ادامه خواهد داشت. چرخ می چرخد، روزگار سپری می شود ولی روزگار و چرخ همان است که بوده و همیشه در حال گردش است. یک روز بالا هستیم و روز دیگر پایین. شاید این روزهای سخت، آن زندگی آرام و خوبی که در پی آن بودیم را برای ما بسازد. جامعه و فرهنگی که از آن صحبت می کنیم را برایمان به ارمغان بیاورد. جامعه ای با انصاف، منضبط، دانش پژوه و دور از خرافات.
جامعه ای هوشیار و پر انرژی، افرادی که به یکدیگر احترام می گذارند و ارزش علم و دانش را می دانند و کار و تلاش را سرلوحه کار خود قرار می دهند. افرادی که روی مهارتهای خود تمرکز کرده و در آن حرفه ای می شوند و در شبکه های اجتماعی دنبال حرفهای بی ارزش نخواهند بود.
مقوله خیلی عالی و با ارزش است .
خیلی خوشحالم که از مطالب خوشتان آمد
سلام و عرض ادب خدمت جناب دکتر کریمی پور
کشورهای توسعه یافته بعد از سختی جنگ جهانی دوم تاکنون هیچ سختی دیگری براشون رخ نداده است جای سوال است که چرا تو کشور ما سختی و مضیقه ها بعد از سی سال که نسل هم عوض نشده دوباره رخ میده .
سلام جناب صدوقی عزیز
بله دقیقاً درست می فرمایید ولی اگر در متن دقت کنید می بینید که نحوه تربیت و آموزش نسل بعدی مسئله بسیار مهمی است و تأثیر زیادی خواهد داشت.
در کشور ما آسایش و رفاه و رانت را برای فرزندانشان هدیه دادند ولی در کشورهای توسعه یافته وقتی به 18 سال رسید بهش میگن برو خودت کار کن و سختی بکش تا قدر نعمت را بدونی و بتونی روی پای خودت وایسی.
دقیقا همینطوره دکتر !!
سپاس از همراهی شما